مرتضی رادمهر وهابی
بسم الله الرحمن الرحیم.. شبهه دوم در فایل صوتی 02/08/130: کارشناس وهابی شبکه کلمه: کتابی به شما معرفی می کنم که چگونه هدایت یافتم، حکایت حجت الاسلامی است که در حوزه علمیه قم درس می خواند و بعد از آن توبه کرد و هدایت یافته و این نامه غم انگیز خود را به رشته تحریر در آورده است و ایشان متاسفانه بعد ها توسط عموی خود به صورت وحشیانه و فجیع به شهادت رسید که اسمش مرتضی رادمهر می باشد و به جرم هدایت یافتن در مملکت غریب ترور شدند! مجری شبکه ولایت: حاج آقا کارشناس وهابی ادعا کردند که ایشون طلبه بوده و در حوزه علمیه قم تحصیل کرده است و طلبه ممتاز بوده، شاگرد مراجع بوده و غیره، آیا این واقعیت دارد؟ کارشناس شبکه ولایت حاج آقا یزدانی: این ادعا چندین سال قبل مطرح شده است و در سایت های شیعه واقعا اینها مسخره شدند ولی متاسفانه اینها درس عبرت نگرفتند و هر روز این کتاب را تبلیغ می کنند. حال ما هم این کتاب را خوانده ایم و مطالبی را از این کتاب استخراج کرده ایم و به بینندگان عزیز نشان خواهیم داد و قضاوت را به عزیزان می سپاریم، اگر صفحه 16 کتاب و 20 پی دی اف را ببینید ایشون در این صفحه می گوید ما دوره سطح و خارج را در حوزه علمیه رضویه قم سپری کردم. این یکی از دروغهای کتاب است، چون حوزه علمیه رضویه اصلا برنامه ای برای دروس خارج ندارد! درس خارج معمولا در فیضیه است مسجد اعظم است گلپایگانی است و این جور جاها، از این گذشته دوره خارج فقه و اصول 16 سال حداقل طول می کشد و دوره مقدمات 10 سال، ایشون در مدت 5 سال تمام این مدت را رفته است و این واقعا عجیب است. ما تا به حال نشنیده ایم دوره ای که 26 سال طول می کشد را در مدت 5 سال خوانده باشند و به علاوه اینکه دانشجوی پزشکی هم باشد آن هم در تهران و جالب تر از همه سیزده ترم پزشکی را در تهران پاس کرده باشد و این چیز عجیبی است. یعنی واقعا استعداد خارق العاده ای می خواهد و زمان! این از این مطلب و صفحه بعد کتاب یعنی 17 و 21پی دی اف ایشون ذکر می کند در سال 1368 برای گذراندن سال ششم حوزوی اول خارج در حوزه علمیه فیضیه قم ثبت نام کردم! حال در صفحه قبل گفته بود دوره سطح و خارج را در مدرسه رضویه سپری کردم و در اینجا می گوید برای ثبت نام اول خارج به فیضه رفتم و از اینها بگذریم درس خارج از کی تا به حال ثبت نامی بوده و ما خبر نداریم؟ ما یک عمر درس خارج رفته ایم و آمده ایم و ثبت نام نکرده ایم واین آزاد است حتی مردم عادی هم می توانند در دروس خارج شرکت کنند. این آقا کجا رفته ثبت نام کرده است؟ احتمالا در همان مدارس پاکستان بوده است و اشتباهی قم نوشته است. و جالبتر این است که می گوید درس خارج را در سال ششم حوزوی رفتم! در حالی که ما در سال ششم تازه رسائل و مکاسب را شروع می کنیم و حداقل باید ده سال بخوانیم تا وارد درس خارج شویم و باز هم این عجیب است و این سخن دلیل بر این می شود که ایشان اصلا حوزه علمیه قم را ندیده است و فقط از دور شنیده است مدرسه فیضیه ای است، درس خارجی است و غیره. و حتی میگوید حوزه علمیه فیضه قم! در حالیکه نمی داند فیضیه یک مدرسه است و الآن بیشتر خوابگاه است و آن زمان هم بوده است. و در صفحه 19کتاب و23 پی دی اف مطلبی است که ایشون توضیح می دهد که در حوزه علمیه قم روال بر این بود که کمک هزینه تحصیلی طلاب که رقمی معادل 6 الی 7 هزار تومان توسط دفاتر سه گانه و تحت نظر مرجعیت روحانی بود. کمک هزینه تحصیلی من زیر نظر آیت الله امینی، آیت الله مشکینی، آیت الله وحید خراسانی پرداخت می شد. اولا سال 68 شاید شما یادتان بی آید که 6 الی 7 هزار تومان پول زیادی بوده، شهریه ای که من یادم است سال 69 یا 70 که مجرد هم بودیم هزار تومن بوده است و نمیدانم این 5 الی 6 هزار تومان را چطور میگرفته آن هم سال 68!! و از کی تا به حال آیت الله مشکینی و آیت الله امینی شهریه میدادند که ما نمی دانیم؟ آیت الله امینی هنوزم که زنده هستند شهریه نمی دهند و در اینجا هم که ادعا کرده آیت الله وحید شهریه داده است، ولی آقای وحید آن سال هم شهریه نمی داد و تا الآن 9سال است که شهریه رسمی میدهد و قبل آن شهریه رسمی نداشت و قبلش تقسیمی داشته است. آن زمان آقایان آیت الله خوئی، آیت الله گلپایگانی، آیت الله مرعشی نجفی شهریه پرداخت می کردند. آری اینها شهریه می پرداختند و اصلا این آقایی که ادعا دارند شهریه نمی دانند و این مطالب باز هم عجیب است. در صفحه 29 کتاب و 33 پی دی اف مطلب دیگری است که ایشون می گوید در شروع سال سوم دانشگاه که همزمان با پایان ترم اول خارج بود مشکل جدیدم بود و مانع ادامه تحصیلم شد! از کی تا به حال درس خارج ترمی شده است و ما خبر نداریم؟! وآنهم در آن زمان، الآن که حوزه پیشرفت کرده است ترمی نیست چه برسد به آن زمان و می گوید من در دانشگاه شهید بهشتی تهران درس می خواندم و همزمان در قم هم حوزه می رفته، آیا امکان دارد؟و در صفحه 29 کتاب و 33,34 پی دی اف که می گوید وقتی در حال مشغول تحصیل بودم مورد احضار قرار گرفتم که با روحانیون و شیوخ اهل سنت ترکمن صحرا مباحثه و مناظره انجام دهم! آیا با وجود این همه استاد از جمله آیت الله حسینی قزوینی، آیت الله امینی، آیت الله طبسی و دیگران و اساتید فن در علوم مناظره هستند می آیند یک طلبه پایه پنجم را احضار کنند؟! هر چه قدر هم ممتاز باشی بحث مناظره یک بحث تخصصی است و با وجود این همه استاد چگونه از ایشان دعوت می کنند؟ اصلا در تاریخ حوزه علمیه هیچگاه مناظره ای به این صورت اتفاق نیوفتاده است. اصلا هیچگاه علمای اهل سنت حاضر نشده اند با علمای شیعه بحث کنند. در صفحه 30 کتاب و 34 پی دی اف میگوید: با خاتمه یافتن مناظره با شکست اهل سنت در روزنامه ها همراه با عکس من به چاپ رسید! اگر این آقا عکس داشتند که از عکسهای فتوشاپ استفاده نمی کردند! اصلا این شخص هیچ عکسی در مجامع شیعی ندارد و اگر دارند بسم الله و نشان دهند.. در صفحه 57 که ایشون خاطره ای را نقل می کند که به سوریه برای زیارت رفته بودم و با شیخی آشنا می شود، عبدالله نامی که سنی بوده و مطالبی را اینجا مطرح می کند که حرفهای این شیخ اهل سنت اینقدر روی ایشان تاثیر می گذارد که نه چندان رغبت و حضور در مجالس و مراسم مذهبی شیعی از جمله زیارت قبور و غیره نداشتم بلکه از آن نیز اکراه داشتم خصوصا قرار بود که دعای کمیل در حرم حضرت زینب(س) توسط من قرائت شود اما به حسب معتقدات اهل سنت که خواسته و تقاضای رقع حاجت را جزء از ذات پاک خداوند را قریب به شرک و نادرست است لذا از خواندن دعای کمیل نیز امتناع کردم! ایشون اگر دعای کمیل را در طول زندگی اش یک بار خوانده بود می دید که اول تا آخر دعای کمیل همه اش مناجات با ذات خداوند است و گفتگوی امیرمومنان (ع) با خداوند است و یک نمونه توسل در این کتاب نیست. و فقط از دور شنیده است که دعایی به اسم کمیل وجود دارد و گفته دعای کمیل پر از توسل است! و این ها نشان می دهند که این آقا اصلا در حوزه علمیه قم درس نخوانده استم و دوم اینکه نمی داند دعای کمیل فقط مناجات با خداست، پس چطور ادعا دارد که اولا یک شیعه است و ثانیا عالم شیعه؟! در صفحه 102 از کتاب نحوه کشته شدن این آقا را می خواهد توضیح دهد. آقای هاشمی وهابی می گوید این فرد به فجیع ترین وضع ممکن توسط عموی خودش کشته شده است. خود این آقا می گوید به من آمپول زدند و در زندان کرمان و مدتی بعد در پاکستان از دنیا رفته است. آری این هم از دروغهای شبکه ها و کتابهای وهابیون سعودی، آمریکایی است. در صفحه 92 کتاب و 96 پی دی اف دارد که مرتضی رادمهر حجت الاسلام سابق حوزه علمیه و دانشجوی سابق شهید بهشتی تهران آواره و گمنام امروز و در آخر کتاب تاریخ زده است و امضاء. 19/03/1380 و 27/ربیع الاول/1423 حال ما برویم نگاه کنیم ببینیم آیا این تاریخ واقعیت دارد یا تطبیق می کند یا نه؟! در حالی که اگر این دو تاریخ رابا هم مقایسه کنیم با همدیگر یک سال و یازده روز اختلاف دارند. که باید میشد 16/ربیع الاول/1422 و کتابی نوشته و یک تاریخی برایش ذکر کرده است که واقعیت ندارد. با این همه دروغ آیا این شخص واقعیت خارجی دارد یا نه؟ این را به وجدانهای بیدار واگذار می کنیم..
..

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: شبهه وهابیتشبکه وهابی کلمهوهابی سعودی آمریکاییحوزه علمیه قممرتضی رادمهرحاج آقا یزدانیحوزه علمیه رضویه قمچگونه هدایت یافتماول خارجحوزه علمیه فیضیه قممرجعیت روحانیآیت الله امینیدانشگاه شهید بهشتی تهراندعای کمیلمناجات با خداوندعلمای اهل سنتشیوخ اهل سنتمولوی دهواریقادر سهرابیمحمد صالح امینیمولوی هاشم زهیاستاد محمد صالح پردلمولوی عبدالحمیدمولوی مرادزهیاهل سنت

تاريخ : پنج شنبه 21 اسفند 1393 | 8:54 | نویسنده : محمد اسلامی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب فروشگاه اینترنتی
  • وب تماش
  • وب تالار نیوز
  • وب رد ریپورتر